ارسال شده در جمعه 13 آبان 1390برچسب:, - 17:28
دل بست اوبه شهرخونین
ازدرس ومشق اوپاک دل کند
ازمادر و بابا و خواهر
آن کودک بی باک دل کند
---------------
دورازهیاهووشلوغی
رفت ودلش را زدبه دریا
از موج باد بدنترسید
ازموج طوفان های دنیا
-----------------------
رفت ولباس خاکی عشق
جای لباس درس پوشید
درپیش دشمن اژدهاشد
اوپیش شان بی دل خروشید
-------------
وقتی که تانک دشمنان دید
نارنجک حق برکمربست
چون سرو او ماند و نترسید
راه بدی را چون سپر بست
---------------------
ماند و نلرزید از بدی ها
تا زیرتانک دشمنان رفت
اوتکه ای ازآسمان بود
فهمیده او تاآسمان رفت!
----------------------
نظرات شما عزیزان:
لینکت کردم
ممنون که سر زده بودی